سرپرست تیم ترجمه: مهندس محمد علایی
ایمیل: Translate@Tnt3.ir
تلفن همراه: 09192164907
پزشکی یک دانش کاربردی است، هدف آن حفظ و ارتقاء تندرستی، درمان بیماریها و بازتوانی آسیبدیدگان است. این منظور با شناخت بیماریها، تشخیص، درمان و جلوگیری از بروز آنها به انجام میرسد. دانش پزشکی بر روی طیف وسیعی از رشتهها شامل از فیزیک و زیستشناسی تا علوم اجتماعی، مهندسی و علوم انسانی بنا شده است.[ف ۱] امروزه هدف دانش پزشکی استفاده از فناوریهای دانشمبنا و استدلال قیاسی برای رسیدن به راهحل مشکلات بالینی است. اکتشافات در باب ماهیت ژنها و سلولها دریچهای برای تعریف فیزیولوژی بر مبنای سیستمهای مولکولی فراهم کرده است. این بصیرت فیزیولوژیکی راه را برای درک بهتر فرایندهای پیچیده بیماریها و رویکردهای نو درمانی فراهم کرده است.[۱]
تلاش بشر برای درمان بیماریها و آسیبها از دوران پیش از باستان وجود داشته است و در دوران باستان نیز در کنار مذهب و گاه به عنوان بخشی از آن وجود داشته است. در یونان باستان پزشکانی چون بقراط پزشکی را به عنوان دانش و فنی مجزا مطرح کردند و بنیانگذاران راهی بودند که بعدها توسط پزشکان مسلمانی همچون ابنسینا و رازی(رازی مسلمان نبوده و تنها به توحید اعتقاد داشته یعنی موحد بوده؛ اما به اشتباه عنوان می شود که وی مسلمان بوده است)طی شد. در رنسانس با بهرهگیری از روش علمی پزشکی پیشرفتهای قابل توجهی کرد. از قرن ۱۹ آنچه به عنوان پزشکی مدرن شناخته میشود بنیان گذاشته شد. در مهندس علاییخر قرن بیستم و دوران معاصر دانش ژنتیک رویکرد نسبت به درمان و بیماریها را دچار تحولی جدی کرد به طوری که ژنتیک پزشکی را دارای نقشی متحول کننده برای پزشکی از درمان محور بودن به حفظ سلامتی دانستهاند.[۲] اهمیت سلامتی در بهرهوری اجتماع و کیفیت زندگی منجر به تأسیس موسسات و قوانین شده است تا مسایلی همچون تحصیل و مجوزدهی به پزشکان تا نحوه استفاده از بودجههای درمانی در کشورها قانونمند و تنظیم شوند؛ لذا سازمانهای پزشکی در کشورهای مختلف برای سازمان دهی و قانونمند سازی فعالیتهای پزشکی تأسیس شدهاند.
در حرفه پزشکی، پزشکان با استفاده از قضاوت بالینی، بیمار را جهت تشخیص، درمان و پیشگیری از بیماری ارزیابی میکنند. در عملکرد بالینی معمولاً مراحل شرح حال، معاینه فیزیکی، تهیه فهرست مشکلات، مشخص کردن تشخیصهای افتراقی، بررسیها (شامل آزمایشها و تصویربرداری و ...)، رسیدن به تشخیص و در آخر درمان انجام میشود. امروزه پیشرفتهای روزمره علم و گسترش قابل توجه دامنه دانش پزشکی و شناخت بشر از بیماریها منجر به تخصصی شدن پزشکی و تقسیم آن به رشتههای مختلف شده است. با این حال کماکان ارائه خدمات پزشکی در بیشتر جوامع از سطح مراقبتهای اولیه بهداشتی، با تمرکز روی عملکرد پزشکان عمومی و پزشکان خانواده شروع میشود و بسته به نیاز در سیستم ارجاع بیماران به سطوح دوم و سوم که خدمات پزشکی تخصصیتر را ارائه میدهند ارجاع میشوند.
پزشکی مدرن با انتقاداتی هم مواجه است از جمله عدم دسترسی مناطق محروم و طبقه کم درآمد بعضی جوامع به خدمات پزشکی گرانقیمت که در این راه سازمانهایی همچون سازمان جهانی بهداشت با تعیین سیاستهای جهانی و ایجاد مسئولیت در کشورها و سیاستمداران نسبت به سلامت سعی در رفع این نقیصه را دارند.
واژه فارسی «پزشک» ار فارسی میانهٔ bizešk (bcšk) است.[۳] در اوستایی به صورت baēṣ̌aza (𐬠𐬀𐬉𐬴𐬀𐬰𐬀) آمده است[۴] که با سانسکریت bhiṣaj (भिषज्)[۵] همریشه است، که همگی به معنی «پزشک» هستند. این واژه در فارسی به صورت «بجشک»، «بچشک»، و «بزشک» هم آمده است.[ف ۲]
پیدایش پزشکی را به دوران ماقبل تاریخ نسبت میدهند، دورانی پیش از اختراع خط. و از آنجا که زمان اختراع خط در فرهنگهای مختلف متفاوت است. پزشکی ماقبل تاریخ دورههای زمانی گستردهای را میتواند در بر گیرد.[۶]
پزشکی در مصر باستان وجود داشت، اطلاعات پزشکی در پاپیروس ادوین اسمیت یافت شده که متعلق به ۳۰۰۰ پیش از میلاد است. اولین جراحی احتمالاً در ۲۷۵۰ پیش از میلاد در مصر انجام شدهاست.[۷] در پاپیروس ژاینکولوژی کاهون اطلاعاتی در مورد درمان بیماریهای زنان و باروری وجود دارد.[۸] اولین پزشک شناخته شده هم احتمالاً هسی-رع رئیس پزشکان و دندانپزشکان پادشاه جوزر در قرن ۲۷ پیش از میلاد است.[۹]
در کنار مصریها بابلیها هم به تشخیص، معاینه و درمان بیماریها میپرداختند. کتاب راهنمای تشخیصی آنها روشهای درمان و سببشناسی (اتیولوژی) را معرفی کرد.[۱۰]
بسیاری از منابع بقراط را پدر پزشکی میدانند،[۱۱] او پایههای رویکرد منطقی به پزشکی را بنا نهاد. بقراط ایجاد کننده سوگندنامه بقراط برای پزشکان است که هنوز مورد استفاده است، او اولین کسی بود که بیماریها را به حاد و مزمن، اندمیک و اپیدمیک تقسیمبندی کرد و کلماتی همچون راجعه، بهبود، بحران، پاروکسیسم، اوج و تشنج را در پزشکی استفاده کرد.[۱۲][۱۳] در مطالعه فیزیولوژی و کالبدشناسی دو اسکندریهای به نامهای هروفیلوس از کالسدون و اراسیستراتوس از سئوس نقش داشتند.[۱۴] پزشک یونانی گالن نیز یکی از بزرگترین جراحان دوران باستان بود؛ و جراحیهای بیپروایانهای شامل مغز و چشم انجام داد. کتابهای او بعدها مورد استفاده در قرون وسطی قرار میگرفت.[۱۵]
در دوران رکود علم و پزشکی در دنیای غرب در قرون وسطی، مسلمانان و ایرانیان شروع به ترجمه آثار پزشکی یونان باستان از جمله آثار بقراط و گالن به عربی کردند. از طرفی با بهرهگیری از میراث علمی پزشکی ایرانیان در جندی شاپور پزشکی در دنیای اسلام شکوفا شد.[ف ۳] ابن سینا از مشاهیر برجسته پزشکی در این دوران ابن سینا بود که توسط برخی منابع در کنار بقراط به عنوان پدر علم پزشکی شناخته میشود.[۱۶][۱۷] او کتاب قانون در پزشکی را نگاشت که از مشهورترین کتابهای تاریخ پزشکی محسوب میشود[۱۸] از سایر مشاهیر میتوان از زهراوی،[۱۹] ابن زهر،[۲۰] ابن نفیس،[۲۱] و ابن رشد نام برد.[۲۲]
رازی[۲۳] یکی از اولین دانشمندانی بود که نظریه یونانی اخلاط چهارگانه را مورد تردید قرار داد، به طوریکه در الحاوی که بزرگترین دائرةالمعارف طبی اسلامی خوانده میشود[۲۴] هیچ نامی از اخلاط و طبایع و مزاجها نبرده است.[۲۵] با این وجود تا مدتها این نظریه در پزشکی غربی قرون وسطی و پزشکی اسلامی مؤثر باقی ماند. بیمارستانها در دنیای اسلام که از بیمارستان جندی شاپور ایران الگو گرفته بودند،[۲۶][۲۷] از اولین نمونههای بیمارستانهای عمومی در جهان بودند.[۲۸]
در مهندس علاییخر قرون وسطی پزشکی دوباره در اروپا رونق گرفت. اندرو واسالیوس یکی از تأثیر گذارترین کتابها در کالبدشناسی را نوشت.[۲۹] باکتری و میکروارگانیسمها اولین بار توسط میکروسکوپ آنتونی وان لوونهوک در ۱۶۷۳ مشاهده شد.[۳۰] مایکل سروانتس به طور مستقل از ابن نفیس جریان خون ریوی را دوباره کشف کرد ولی این کشف منتشر نشد.[۳۱] بعدها این کشف توسط رنالدوس کولومبوس و آندره سزالپینو توصیف شد. بر مبنای کارهای کولومبوس بعدها ویلیام هاروی پزشک انگلیسی دستگاه گردش خون را توصیف کرد.[۳۲]
حرفه پزشکی در قرن نوزدهم در پی پیشرفتهای سریع علم و رویکردهای نوین پزشکان دستخوش تغییر شد. پزشکان بیمارستانها شروع به آنالیز سیستماتیک تر علایم بیماریها در تشخیص کردند.[۳۳] از جدیدترین تکنیکها استفاده از بیهوشی و به کارگیری تکنیک آسپتیک در اتاق عمل بود.[۳۴]
در مهندس علاییخر قرن نوزدهم و مهندس علایییل قرن بیستم آماردانان انگلیسی به رهبری فرانسیس گالتون، کارل پیرسون و رونالد فیشر ابزارهای آماری برای مرتبط سازی و آزمودن فرضیهها ابداع کردند که امکان آنالیزهای پیچیدهتر اطلاعات را فراهم میکرد.[۳۵] در قرن بیستم جنگهای بزرگ همراه با حضور پزشکان و بیمارستانهای سیار بودند. در طی جنگ جهانی اولین تکنیک اشعه ایکس در تشخیص گسترش یافت و استفاده از مواد ضدعفونی کننده برای پیشگیری از قانقاریای زخمها فراگیر شد. پاندمی آنفلوآنزای ۱۹۱۸ در سطح جهان ۵۰ میلیون نفر تلفات داد و منشاء تحقیقات اپیدمیولوژیک شد.[۳۶] در جنگ جهانی دوم مراقبت از بیماران و زخمیها با به کار گیری تکنیکهای جدیدی همچون واکسیناسیون فعال علیه کزاز، داروهای سولفونامید و پنی سیلین متحول شد. از جنگ جهانی دوم استفاده از دِدِت در مقابله با پشه حامل مالاریا که در بیشتر مناطق حاره شایع بود، شروع شد.[۳۷] در همین دوره درمانهای آلوپاتیک (مبتنی بر مداخلات خارجی شامل دارو و جراحی) از درمانهای مبتنی بر فیزیولوژی (فیزیوتراپی = Physiological Theraputics) از یک دیگر جدا شد که قشر جدا شده بعد از سال ۱۹۴۵ میلادی در آمریکا فیزیوتراپیست نامیده شد.
در عملکرد بالینی پزشکان با استفاده از قضاوت بالینی، بیمار را جهت تشخیص ، درمان و پیشگیری از بیماری ارزیابی میکنند. در عملکرد بالینی ترتیب خاصی از فعالیتها وجود دارد که معمولاً رعایت میشود، شامل: شرح حال، معاینه فیزیکی، تهیه فهرست مشکلات، مشخص کردن تشخیصهای افتراقی، بررسیها (شامل آزمایشها و تصویربرداری و ...)، رسیدن به تشخیص و در آخر درمان.[۳۸]
رابطه پزشک و بیمار با بررسی سابقه و شرح حال پزشکی بیمار شروع شده و به دنبال آن مصاحبه پزشکی[۳۹] و معاینه پزشکی بیمار صورت میگیرد. ابزارهای اولیه تشیخص (همچون گوشی پزشکی و آبسلانگ) معمولاً استفاده میشوند. بعد از معاینه برای علائم و مصاحبه برای نشانههای بیماری، پزشک ممکن است آزمایشهای پزشکی (تست، به عنوان مثال آزمایش خون) درخواست دهد، نمونهگیری (بیوپسی) کند و یا دارو و سایر درمانها را تجویز کند. در این راه تنظیم فهرستی از تشخیصهای افتراقی کمک میکند که بیماریهای مشابه بر اساس اطلاعات به دست آمده رد شوند. در طی ویزیت آگاهسازی مناسب بیمار از همه حقایق بخش مهمی از رابطه پزشک و بیمار است و به اعتمادسازی کمک میکند. ویزیت پزشکی سپس در سابقه پزشکی مستندسازی میشود که این یک سند قانونی در بسیاری از منابع قضایی محسوب میشود.[۴۰] ممکن است ویزیتهای بعدی کوتاهتر باشند اما همین رویه کلی صورت میگیرد.
مصاحبه و ویزیت پزشکی شامل این اجزا است:[۴۱]
معاینه فیزیکی، معاینه بیمار به دنبال یافتن علایم بیماری است که در آن نشانهها را بیمار بیان میکند و علایم توسط پزشک پیدا میشوند. پزشک از حواس بینایی، شنوایی، لامسه و گاه بویایی (برای نمونه در عفونتها، اورمی، کتواسیدوز دیابتی) استفاده میکند. استفاده از حس چشایی با وجود روشهای تشخیص مدرن به کار نمیرود ولی قدیم در نبود آزمایش قند خون در تشخیص دیابت شیرین به کار میرفت.[۴۷]
در معاینه چهار عمل به عنوان بخشهای اصلی معاینه شناخته میشوند: مشاهده، لمس، دَق و سمع. این ترتیب ممکن است بسته به موضع معاینه تغییر کند؛ برای نمونه یک مفصل را با مشاهده، لمس و حرکت معاینه میکنند. وجود این ترتیب تنظیم شده یک ابراز آموزشی هم هست که پزشکان را به برخورد سیستماتیک با بیمار و پرهیز از استفاده از ابزارهای پزشکی همچون گوشی پزشکی قبل از استفاده از این روشها تشویق میشوند.
معاینه بالینی شامل بررسی این موارد نیز است:[۳۸]
در صورت لزوم ممکن است از نتیجه آزمایشهای پزشکی (تست) و تصویربرداری پزشکی هم استفاده شود.[۴۸]
روند تصمیم گیری پزشکی شامل آنالیز و ایجاد دادههای فوق برای رسیدن به یک فهرست از تشخیصهای افتراقی است، در طی این روند پزشک با فکر کردن به آنچه لازم است تا یک تشخیص قطعی به دست آید مسیر درست را انتخاب میکند. معمولاً پزشک برای رسیدن به تشخیص این مراحل را در استدلال بالینی در ذهن خود طی میکند:
در نهایت نقشه درمانی ممکن است شامل درخواست آزمایشها و بررسیهای آزمایشگاهی بیشتر، شروع درمان، ارجاع به متخصص و یا مشاهده هوشیارانه روند بیماری باشد. ویزیتهای بعدی ممکن است لازم باشد. در پزشکی برای انتخاب بهترین آزمایش یا روش تصویربرداری معیارهایی وجود دارد. این اصول کلی شامل قابل اعتماد بود، اعتبار، حساسیت، خصوصیت و ارزش پیشگویی آن تست میشود.[۴۹]
این روند معمولاً توسط ارائهکنندگان اصلی خدمات درمانی و همچنین متخصصها به کار میرود. ممکن است در صورت ساده و مشخص بودن مشکل تنها چند دقیقه طول بکشد. برعکس ممکن است هفتهها در بیماری که با نشانههای غیرمعمول و چند-سیستمی درگیر است به طول انجامد و چندین متخصص درگیر این روند شوند. در ویزیتهای بعدی مشابه این روند در فرم خلاصه شدهاش تکرار میشود تا شرح حال، نشانهها، یافتههای معاینه و نتیجه آزمایشها و تصویربرداریها و یا نتیجه مشاوره با متخصص به دست آید.[۵۰]
رشد روزافزون صنایع ارتباطی، مخابراتی و انفورماتیکی، هر روز دنیا را با انقلابی جدید مواجه میکند. انقلاب فناوری اطلاعات و ارتباطات در کلیه بخشهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی کشورها تأثیراتی قابل توجه بر جای گذاشتهاست. با توسعه این فناوری در بخش پزشکی، به دنبال تحول عظیمی در نظام ارائه خدمات بهداشتی و درمانی میباشیم و یکی از مهمترین حوزههای کاربرد فناوری اطلاعات، حوزة بهداشت و درمانی میباشد. فناوری اطلاعات از روشهای متعددی میتواند به این حوزه کمک نماید. سیستمهای ذخیره اطلاعات بیمار، سیستمهای اطلاعات دارویی، سیستمهای درمانی و جراحی، سیستمهای پیگیری درمان، سیستمهای درمان از راه دور، سیستمهای راهبری پرستار، رباتهای جراح و سیستمهای پذیرش بیمار و بسیاری دیگر که در پس پرده طراحی تمام اینها یک هدف مشترک وجود دارد و آن تسهیل در کار درمان است. با استفاده از این سیستمها بیمار در کمترین زمان بهترین خدمات را دریافت میکند، پزشک تمام وقت از هر جای دنیا که بخواهد به بیماران خود دسترسی دارد و اطلاعات بیماران در همه جا به طور کامل در دسترس است. دسترسی همگانی به اطلاعات پزشکی در بستر شبکههای الکترونیکی یک رؤیا نیست آن را به وضوح میتوان در سازمانهای درمانی که به این سیستمها نزدیک شدهاند مشاهده کرد. سامانههایی مانند ذخیره الکترونیکی اطلاعات سلامت (HER) که میتواند اطلاعات بهداشتی، درمانی و سلامتی فرد را پیش از تولد، یعنی زمانی که فرد دوران جنینی را طی میکند تا پس از مرگ یعنی وقتی دیگر در قید حیات نیست را به صورت اطلاعات جامعی در یک فایل الکترونیکی ذخیرهسازی کرده و آن را در یک شبکه اختصاصی در دسترسی افراد مشخصی قرار دهد، به عنوان نمونه بارزی از کارکردهای فناوری اطلاعات در امر سلامت به شمار میرود.
پزشکی معاصر به طور کلی در یک سامانه مراقبتهای بهداشتی عمل میشود. چارچوبهای حقوقی، صدور گواهینامه و بودجهدهی را دولتها و گاهی در کنارشان سازمانهای بینالمللی همچون خیریهها و موسسات مذهبی برقرار میکنند. خصوصیات هر سیستم درمانی تأثیر قابل توجهی در چگونه ارائه خدمات پزشکی دارد.
از دوران قدیم ادیان در ارائه خدمات عامالمنفعه نقش داشتهاند و این منجر به ایجاد ساختارهای پرستاری و بیمارستانی شد. کشورهای پیشرفته صنعتی (به جز ایالات متحده آمریکا[۵۱][۵۲]) در بسیاری از کشورهای در حال توسعه خدمات درمانی از طریق سامانههای سراسری بهداشتی ارائه میدهند، که هدف آنها ارائه این خدمات از طریق پرداخت یکباره دولتی و یا بیمههای خصوصی و مشارکتی اجباری است. این منجر به دسترسی تمامی جمعیت کشور به خدمات درمانی بر مبنای نیاز و نه توان پرداخت میشود. ارائه خدمات ممکن است توسط ارائهکنندگان خصوصی و یا بیمارستانها و درمانگاههای دولتی و یا موسسات خیریه و یا ترکیبی از این سه صورت گیرد. بیشتر جوامع قبیلهای و ایالات متحده آمریکا هیچ تضمینی برای ارائه خدمات به کل جمعیت ندارند. در این جوامع خدمات درمانی تنها برای کسانی که توان مالی کافی را دارند و یا خوشان را بیمه کردهاند و یا توسط کمک مالی مستقیم دولت یا قبیله ارائه میشود.[۵۱][۵۲]
شفافیت اطلاعات معیار دیگری است که ارائه خدمات درمانی را تعریف میکند. دسترسی به اطلاعات در مورد بیماریها، درمانها و کیفیت و قیمتگذاری این خدمات تأثیر زیادی روی انتخاب بیماران، مصرفکنندگان و در نتیجه متخصصان پزشکی میشود. در حالیکه در سیستم درمانی آمریکا به خاطر نبود چنین شفافیتی انتقادات زیادی وجود دارد.[۵۳] قوانین جدید شفافیت بیشتری را تشویق میکند. از طرف دیگر میان میزان شفافیت و نگرانیهایی همچون محرمانه بودن اطلاعات بیماران و امکان بهرهبرداری تجاری از این اطلاعات وجود دارد.
ارائه خدمات پزشکی به سه رده اولیه، ثانویه و ثالثیه تقسیم میشود. خدمات بهداشتی اولیه به عنوان اولین مرحله روند درمانی طبقهبندی میشوند. طبق سازمان بهداشت جهانی در کنفرانس آلما-آتا در ۱۹۷۸، مراقبتهای بهداشتی اولیه عبارتند از مراقبتهای ضروری در زمینه سلامت که برای همه افراد و خانوادهها قابل دسترسی باشد.[۵۴] بر طبق سازمان جهانی بهداشت خدمات بهداشتی اولیه لازم است پوشش همگانی برای همه مردم داشته باشند، مردم محور باشند و به نیازهای مردم تحت پوشش بپردازند. به فاکتورهای خارج از بحثهای بیولوژیکی که بر سلامت موثرند توجه کند و شامل مشارکت تمامی اجزاء جامعه باشد. در بسیاری کشورها رکن اصلی ارایه این خدمات پزشکان خانواده هستند که در بیشتر کشورها پزشکان با طی دورههای آموزشی خاص مخصوص پزشکی خانواده برای این منظور آماده میشوند.[ف ۴] این خدمات در خانههای بهداشت، مطب پزشکان، درمانگاهها، آسایشگاهها، مدارس، ویزیتهای خانگی و سایر محلهای نزدیک به بیمار ارائه میشوند. خدمات اولیه درمانی خود در سه سطح متفاوت مطرح میشود. سطح اول به دنبال پیشگیری و کاهش احتمال بروز بیماری یا کاهش سلامتی است، سطح دوم شامل خدمات غربالگری جهت شناسایی زودهنگام افراد بیمار است و در سطح سوم درمان و کنترل عوارض بیماریها مطرح است.[ف ۵]
در صورت وجود سیستم ارجاع در کشور خدمات مراقبتی ثانویه (یا سطح دو در سیستم ارجاع) توسط متخصصین پزشکی در مطب و یا درمانگاه و یا در بیمارستانهای محلی برای بیماران ارجاع شده از خدمت دهنده اولیه صورت میگیرد. ارجاع در صورت نیاز به تخصص و یا فرایندی تخصصی به متخصص صورت میگیرد. این شامل خدمات سرپایی و بستری، بخش اورژانس، مراقبتهای ویژه، جراحیها، فیزیوتراپی، زایمان، واحد آندوسکوپی، آزمایشگاه تشخیص پزشکی و خدمات تصویربرداری پزشکی، مراکز هاسپایس[پانویس ۱] و غیره است. بعضی از ارائه دهندگان خدمات اولیه درمانی ممکن است به درمان در بیمارستانها و زایمان نوزادان در یک سیستم درمانی ثانویه نیز مشغول باشند.[ف ۶]
خدمات پزشکی ثالثیه (سطح سوم در سیستم ارجاع) نوعی از خدمات مشاورهای تخصصی است که توسط متخصصین بیمارستانی و مراکز ناحیهای مجهز به امکانات تشخیصی و درمانی که در بیمارستانهای محلی معمولاً در دسترس نیست ارائه میشود.[۵۵] این خدمات شامل مراکز مصدومیتها، مراکز سوختگی، بخشهای پیشرفته نوزادان، پیوند اعضاء، زایمان با ریسک بالا، پرتودرمانی، بخشهای سرطان، جراحی اعصاب و سایر مداخلات پیچیده جراحی و پزشکی میشود.[۵۶]
گاه از خدمات سطح چهار هم نام برده میشود که در واقع اشاره به خدمات تخصصی تر منشعب از مراکز سطح سه است که معمولاً دسترسی محدودتری دارند. این خدمات شامل روشهای آزمایشی و تحقیقاتی و بعضی روشهای ناشایع جراحی و تشخیصی هستند.[۵۶][۵۷]
خدمات پزشکی مدرن همچنین وابسته به اطلاعاتی است که هنوز در بسیاری از مراکز بر مبنای کاغذ است و هر روز بیشتر به صورت الکترونیکی صورت میگیرد.
سازمان بهداشت جهانی (WHO) یکی از آژانسهای تخصصی سازمان ملل متحد است که در تابستان ۱۹۴۸ در ژنو (واقع در سوییس) آغاز به کار کرد. اولویتهای اولیه این سازمان مالاریا، سل، بیماریهای جنسی، سلامت مادر و کودک، مهندسی بهداشتی و تغذیه بود.[۵۸] سازمان جهانی بهداشت جهت دهی و هماهنگسازی مراجع سلامت در ساختار سازمان ملل متحدد را عهدهدار است. این سازمان هدایت امور مربوط به سلامت در سطح جهان، شکل دادن به برنامههای تحقیقاتی، تعیین استانداردها، تبیین سیاستگذاری شاهد مبنا، ارائه حمایت فنی به کشورها و نظارت و ارزیابی رویکردهای سلامتی را عهدهدار است.[۵۹] به دنبال تغییرات جهانی در زمینه سلامت و بحرانهایی که این سازمان در مهندس علاییخر قرن بیستم با آنها روبرو بود، این سازمان امروزه به دنبال بازیابی موقعیت در معرض خطر خود به عنوان هماهنگکننده و رهبری سلامت در جهان، با در پیشگیری رویکرد سلامت جهانی[پانویس ۲] به جای سلامت بینالمللی است.[۶۰]
در ایران تدوین و ارائه سیاستها، تعیین خط مشیها و برنامهریزی برای فعالیتهای مربوط به تربیت نیروی انسانی گروه پزشکی، پژوهشی، خدمات بهداشتی- درمانی، دارویی، بهزیستی و تأمین اجتماعی بر عهده وزارت بهداشت است. همچنین این وزارتخانه ایجاد نظام هماهنگ بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و گسترش شبکه تلفیقی بهداشت و درمان را بر عهده دارد. تعیین رشتهها و مقاطع تحصیلی مورد نیاز ایران و اجرای برنامههای تربیت نیروی انسانی گروه پزشکی از دیگر وظایف قانونی این وزارتخانه است.[ف ۷]
در ایران افراد برای پزشکی و یا اخد یکی از تخصصهای پزشکی لازم است پس از اخذ دیپلم یا مدرک پیش دانشگاهی در ابتدا دوره هفت ساله دکتری حرفهای را بگذرانند، شامل سه دوره علوم پایه، کارآموزی و کارورزی که در نهایت به عنوان پزشک عمومی شناخته میشوند. هر پزشک عمومی پس از چند سال تحصیل در یکی از رشتههای تخصصی بعنوان متخصص آن رشته پزشکی شناخته میشود. هر متخصص یکی از رشتههای تخصصی پزشکی پس از گذراندن دو تا سه سال دیگر بعنوان فوقتخصص یک رشته زیر گروه آن رشته تخصصی شناخته میشود. سایر دورههای آموزشی برای پزشکان متخصص که طول دوره آنها کمتر از دو سال است، دورههای فلوشیپی یا تکمیل تخصص گفته میشوند، و این دورهها منجر به اخذ مدرک نشده و به عنوان فوق تخصص تلقی نمیگردد. پی اچ دی (PHD) مدرک دکترای ناپیوسته در رشتههای علوم پایه پزشکی است، فعالیت این افراد بیشتر غیربالینی و در فعالیتهای دانشگاهی، تحقیقی و تدریس است.[ف ۸]
در ایران اکثر تخصصهای پزشکی جهانی وجود دارد و تدریس میشود:[ف ۹]
طب داخلی یک تخصص پزشکی مجزا است که به خصوص با تشخیص، کنترل و درمان غیر جراحی بیماریهای غیر معمول و یا وخیم سروکار دارد، چه مربوط به یک دستگاه بدن و یا چندین دستگاه به طور کلی. تأکید خاص این زمینه پزشکی روی ارگانهای داخلی بدن است.[پانویس ۳] از آنجا که معمولاً بیماران این متخصصین وضعیت وخیمی دارند کار این متخصصان بیشتر در بیمارستانها است. قبلاً این تخصص زیر شاخه (فوق تخصص) نداشت و این متخصصین عمومی همه نوع بیماری را ویزیت میکردند اما امروزه این شیوه کمتر به کار میرود و بیشتر متخصصین داخلی در فوق تخصص خاصی فعالیت میکنند. به عنوان مثال متخصصین گوارش فقط به بیماریهای دستگاه گوارش میپردازند و یا متخصصین کلیه فقط درمان بیماریهای کلیوی را عهدهدار میشوند.[۶۱]
فوق تخصصهای زیادی در پزشکی داخلی وجود دارد:
برخی زیر تخصصهای میان رشتهای پزشکی عبارتند از:
در برنامههای آموزشی پزشکی هنوز هم شیوه خاصی از آموزش مرکزیت دارد که به مکتب اوسلری معروف است. ویلیام اوسلر که پزشک و آموزگار برجستهای بود نوشته است: «این یک قانون ایمن است که هیچ آموزش کتابی بدون بیمار انجام نشود، چرا که همیشه بهترین آموزش آن است که توسط خود مریض صورت گیرد.» این مکتب به دلیل آنکه در عمل مؤثر بوده همچنین ادامه یافته و از پایههای اصلی برنامههای آموزشی پزشکی محسوب میشود.[۶۳] تمامی اشکال آموزش پزشکی به دنبال آماده کردن دانشجویان برای طبابت مسوولانه هستند؛ لذا این دانشجویان لازم است مقادیر قابل توجهی تئوری و دانش را فراگیرند و درنهایت آنچه تواناییشان را محک میزند نه دانش آنها بلکه عملکردشان است. هدف از آموزش پزشکی انتقال دانش، انتقال مهارتها و ارزشهای این حرفه به شکلی مناسب و هماهنگ است.[۶۴]
ساختار کلی آموزش پزشکی در جهان با تفاوتهایی همسان است. برنامه دوره دکتری عمومی پزشکی در ایران شامل چندین مرحله است که در تمامی دانشگاههای علوم پزشکی کشور به یک شکل اجرا میشود. در مرحله اول دروس عمومی و علوم پایه تدریس میشود. در پایان این مرحله امتحان جامع علوم پایه برگزار میشود و قبولی در این امتحان شرط ورودبه مرحله بعدی است. در مرحله دوم نشانهشناسی و فیزیوپاتولوژی مورد تدریس قرار میگیرد دانشجویان پزشکی پس از این دوره میتوانند وارد دوره کارآموزی بالینی شوند و در آخر دوره کارورزی (اینترنی[پانویس ۵]) است که زیر نظارت مستقیم پزشکان باتجربه میتوانند به تشخیص و درمان بیماران بپردازند. طبق قوانین ایران حداقل سنوات تحصیلی مجاز جهت تحصیل در دوره دکتری عمومی پزشکی ۷ سال و حداکثر ۱۰ سال است.[ف ۱۰]
اخلاق پزشکی شاخهای از اخلاق است که آموزههایش در راه تعالی حرفه پزشکی به کار میرود. پزشکان اخلاق را به عنوان چارچوبی فراتر از قانون و به اراده خود به کار گرفته و به آن عمل میکنند.[ف ۱۱] اخلاق پزشکی بحثی در حوزه اخلاق هنجاری کاربردی است و هدف آن حل مشکلات خاصی است که در عمل به پزشکی و تحقیقات زیستی به وجود میآید. اخلاق پزشکی به عنوان مبحثی جداگانه از اخلاق اولین بار در ۱۹۷۰ مطرح شد. مرکز اخلاق و حیات (مرکز هاستینگز)، مؤسسه کندی، مرکز اخلاق زیستی دانشگاه جرج تاون و مجلاتی همچون فسلفه و پزشکی و پزشکی نظری و اخلاق پزشکی طلایه داران آن بودند. اخلاق پزشکی به موضوعاتی همچون رابطه میان پزشک از یک سو و بیماران و همراهان از سوی دیگر، تعاملات پزشک با دیگر پزشکان، روابط تیم پزشکی و پرسنل بیمارستانی با یکدیگر میپردازد.[ف ۱۲] در اخلاق پزشکی بحثهایی همچون خودمختاری بیمار، رضایت بیمار، منفعت بیمار، عدالت در حق بیماران و موضوعات پرچالشی همچون اتانازی، ژنتیک و کلونینگ انسان، لقاح مصنوعی، باروری آزمایشگاهی مطرح است.[ف ۱۳]
همیشه این بحث در میان پزشکان وجود داشته که تنها یک شخص از درون این حرفه با همان میزان تجربه و آموزش میتواند در مورد دیگری قضاوت کند. اما پزشکان خود بخشی از مجموعه بزرگتری سیستم مراقبتهای سلامتی در جامعه هستند. هر سیستم درمانی محیط قانونگذاری مخصوص خود را دارد که خود وابسته به سیستمهای گستردهتر اجتماعی و سیاسی است؛ بنابراین برای اینکه کنترل قانونی پزشکی مؤثر باشد لازم است بر مبنا و تکمیل کننده ارکان قانونی موجود در سیستم سلامت و آموزش باشد.[۶۵]
مراجع قانونی در پزشکی معمولاً سه عملکرد اصلی را تحت پوشش قرار میدهند. تعیین استاندارها که در زمینه آموزش، رفتار اخلاقی، صلاحیت، کارایی و رفتار قراردادی صورت میگیرد. دوم نظرات بر عمل به این استانداردها و در آخر مداخله برای اطمینان از برقرار بودن و یا نبودن آنها صورت میگیرد.[۶۵]
در ایران صدور پروانه طبابت و سایر تخصصهای بهداشتی از وظایف وزارت بهداری است.[ف ۱۴]
از طرف دیگر رسیدگی به شکایتهای مربوط به امور پزشکی در ایران بسته به نوع شکایت طبق قانون اصلاح مقررات امور پزشکی و دارویی (۲۹ فروردین ۱۳۷۴) میتواند در صلاحیت دادگاههای عمومی و یا دادگاههای انقلاب اسلامی باشد، اما رسیدگی به بیشتر شکایت در صلاحیت سازمان تعزیرات حکومتی است.[ف ۱۵]
از دیدگاه حقوقی خطاهای پزشکی با قصور در پزشکی تفاوت دارند. خطاهای پزشکی یک عمل ناخواسته است که به نتیجه مطلوب در امر طبابت منجر نمیشود. از طرفی خطای جزایی پزشکی یا قصور به آن دسته از خطاهایی اطلاق میشود که اولاً باید موجب ایجاد عارضه و آسیبی شده باشد و ثانیاً این عارضه ناشی از قصور و یا تقصیری از ناحیه کادر درمان باشد.[ف ۱۶]
از بزرگترین مشکلات پزشکی مدرن عدم دسترسی به آن در مناطق محروم واقشار کم درآمد است. میان فقرا و ثروتمندان یک فاصله درآمدی وجود دارد که به ویژه در درمانهای پرهزینهای چون درمان ایدز و سل آشکار میشود. اکثریت منابع پزشکی و درمانها در کشورهای ثروتمند و با شیوع پایین بیماریها به خصوص نیمکره غربی متمرکز شدهاند. از سوی دیگر کشورهای در حال توسعه و عقبافتاده دنیا شیوع بالایی از ایدز دارند ولی فاقد منابع کافی برای درمان آن هستند.[۶۶]
خطاهای پزشکی و تجویز زیاد از حد دارو و سایر بیماریهای ناشی از درمان هم از مشکلات دیگر مورد توجه هستند. متخصصین مهندسی فاکتور انسانی عقیده دارند که پزشکی میتواند با اتخاذ ایدههای مورد استفاده در ایمنی هوانوردی که از خطرات قرار دادن مسوولیت زیاد روی دوش یک ابرانسان و انتظار از او برای خطا نکردن فایده ببرد. سیستمهای گزارش دهی و سازوکارهای وارسی هر روزه بیشتر در تشخیص منبع خطاها و بهبود عملکرد به کار میروند. روشهای تشخیصی بالینی در برابر روشهای آماری و الگوریتمی قبلاً در تشخیص روانپزشکی به کار برده شدهاند و برتری روشهای آماری مشخص شده است.[۶۷] در یک متاآنالیز در سال ۲۰۰۰ که این روشها در پزشکی و روانشناسی مورد مقایسه قرار گرفتند به طور کلی روشهای مکانیکی و آماری در بیشتر موارد و نه همه موارد برتری داشتند.[۶۷]
نابرابری در کیفیت خدمات در جمعیتها نیز یکی دیگر از موضوعات مورد مناقشه است.[۶۸] به عنوان مثال در مطالعهای مشخص شد که افراد پیر دچار مشکلات روانی از مراقبتهای ضعیفتری در طی بستری برخوردار بودند.[۶۹]
بزرگترین و پرافتخارترین جایزه جهانی در زمینه پزشکی جایزه نوبل فیزیولوژی و پزشکی است که سومین جایزهای است که آلفرد نوبل در وصیت نامهاش از آن نام برد. اولین جایزه نوبل در پزشکی و فیزیولوژی به امیل فون براون به علت درمان با سرم اهدا شد. در سالهای بعد هم بسیاری از اکتشافات بزرگ در زمینه پزشکی، همچون کشف پنیسیلین، مهندسی ژنتیک و گروههای خونی به دریافت جایزه نوبل منجر شده است. [۷۰]
در ایران بزرگترین جایزه پزشکی را جشنواره تحقیقاتی علوم پزشکی رازی اهدا میکند که از سال ۱۳۷۴ هر ساله توسط وزارت بهداشت برگزار میشود.[ف ۱۷]
پزشکی در پروژههای خواهر